کد مطلب:28791 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132

برافراشتن پرچم اَمان












2719. تاریخ الطبری - به نقل از ابوسَلَمه زُهْری:علی علیه السلام، پرچم اَمان را به دست ابو ایّوب برافراشت. ابو ایّوب، آنان را ندا داد:هر یك از شما كه دست به قتل نزده و متعرّضِ كسان نشده باشد و زیر این پرچم آید، در امان است؛ و هر كه از شما به كوفه یا مدائن روان شود و از این جماعت جدا گردد، [ نیز] در امان است. پس از آن كه به قاتلان برادرانمان از میان شما دست یابیم، ما را نیازی به ریختن خون شما نیست.

فَروَة بن نوفل اشجعی گفت:به خدا سوگند، نمی دانم چرا با علی می جنگیم. جز این نمی اندیشم كه بازگردم تا در جنگ با او یا دنباله روی از وی، بصیرت یابم. سپس با پانصد سوار روان گشت تا در بندنیجَیْن و دَسْكره فرود آمد. جماعتی دیگر هم برون آمده، پراكنده شدند و در كوفه جای گرفتند. نزدیك به یكصد تن هم به علی علیه السلام پیوستند. و اینان، در جمع، چهار هزار تن بودند. و دو هزار و هشتصد تن از خوارج با عبد اللَّه بن وَهْب ماندند.[1].

2720. الأخبار الطّوال:علی علیه السلام، پرچم [ امان] را برافراشت و دو هزار مرد زیر آن گردآمدند. و ندا داد:«هر كس زیر این پرچم پناه گیرد، در امان است».

سپس دو گروه، رویارو ایستادند. فَروَة بن نوفل اشجعی كه از سرانِ خوارج بود، به یارانش گفت:ای جماعت! به خدا سوگند، ما نمی دانیم چرا با علی می جنگیم و در قتل او، هیچ دلیل و برهانی نداریم. ای جماعت! با من بازگردید تا بصیرت یابیم كه با وی بجنگیم یا از او دنباله روی كنیم.

پس یارانش را در جایگاه هاشان وا نهاد و همراه پانصد نفر روان شد تا به بندنیجَیْن درآمد. گروهی دیگر نیز برون آمدند و به كوفه پیوستند. هزار تن هم زیر پرچم، امان گزیدند. و با عبد اللَّه بن وَهْب، جز كم تر از چهارهزار تن باقی نماندند.[2].









    1. تاریخ الطبری:86/5، الكامل فی التاریخ:405/2، أنساب الأشراف:146/3.
    2. الأخبار الطوال:210.